Holistic research methodology and pragmatic collective action | Frank Moulaert | Abid Mehmood
محمدحسین افشاری |
بحث درباره نوآوری اجتماعی، معمولاً تمرکز بر ایدههای نوآورانه، فناوریهای تازه یا پروژههای الهامبخش متمرکز است. اما در بسیاری از موارد، آنچه موفقیت یا شکست یک نوآوری را رقم میزند، زمینهها و نظامهایی است که درون آنها نوآوری شکل میگیرد. از اینرو، تحلیل دقیق چنین پدیدههایی نیازمند اتخاذ رویکردی است که به روش کلنگری یا هولیسم نامیده میشود، در این روش به رابطه میان اجزا با یکدیگر و با کل ساختار توجه به صورت ویژه توجه میشود.
کلنگری روشیست که از دهه ۱۹۲۰ در تحلیلهای تطبیقی توسعه یافته و با عملگرایی بهعنوان یک فلسفهی اجتماعی پیوند دارد. در این نگاه، تحلیل یک پدیده اجتماعی بدون درک پیوندهای آن با سایر مؤلفهها ناقص است. مثلاً اگر برنامهای برای بهبود کیفیت مسکن در محلهای فقیرنشین اجرا شود، تحلیل کلنگر فقط بر طراحی یا بودجه تمرکز نمیکند، بلکه پرسشهایی چون: نقش نهادهای محلی چیست؟ مردم چگونه با این فضاها ارتباط برقرار میکنند؟ سیاستهای شهری، فرهنگی و اقتصادی چه اثراتی دارند؟ را نیز بررسی میکند. این نوع پرسشگری میکوشد به درک عمیقتری از بسترهایی برسد که نوآوریها در آنها پا میگیرند.
این رویکرد وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که بدانیم بسیاری از شکستهای اقدامات اجتماعی، نه بهدلیل کمبود منابع، بلکه بهخاطر ناتوانی در دیدن روابط پیچیده میان عناصر مختلف بوده است. تحلیلهای کلنگر، با ترکیب دادههای کمی و کیفی، کمک میکنند تا الگوهای مؤثر شناسایی شده، و سیاستها و مداخلات اجتماعی به شکلی طراحی شوند که در بستر واقعی قابل اجرا و اثرگذار باشند.
یکی از مباحث محوری در این زمینه، پیوند میان اقدام جمعی و کلنگری است. اقدام جمعی بهمعنای تلاش هماهنگ افراد یا گروهها برای بهبود شرایط اجتماعی، تغییر سیاستها یا ساختارهای موجود است. اگرچه احساسات و انگیزههای جمعی نقش مهمی در این فرایند دارند، اما اقدام جمعی همواره به عقلانیت و قضاوتهای عملی وابسته است؛ قضاوتهایی که در بسترهای اجتماعی واقعی شکل میگیرند و تنها در تعامل با زمینههای اقتصادی، نهادی و فرهنگی قابل فهماند. بههمین دلیل است که تحلیل علمی، بهویژه تحلیل کلنگر، نقش تعیینکنندهای در طراحی، پیشبینی و جهتدهی به این اقدامات ایفا میکند.
در این چارچوب، تحلیل صرفاً به شناخت وضعیت موجود محدود نمیشود، بلکه بهعنوان بخشی از فرایند یادگیری اجتماعی عمل میکند. با بررسی تجربههای گذشته، یادگیری از زمینههای دیگر، و گفتوگو میان کنشگران و پژوهشگران، تحلیل میتواند به توسعه راهحلهایی منجر شود که هم پاسخگوی نیازهای محلی باشند و هم از منظر نظری قابل دفاع، لذا پژوهش فرارشتهای اهمیت مییابد: تلفیق دانش علمی با تجربهی عملی، و بازاندیشی درباره شیوههایی که از طریق آنها میتوان نیازها، ترجیحات و هنجارها را شناسایی کرد.
از نظر روششناختی، کلنگری بر پایهی ساختار نظریای بنا میشود که در آن مفاهیمی چون عاملیت (agency)، ساختار (structure)، نهاد (institution) و گفتمان (discourse) نقش کلیدی دارند. چارچوب ASID که بر تعامل میان این عناصر تمرکز دارد، کمک میکند تا فرایندهای اجتماعی نه فقط از منظر رفتار فردی، بلکه در ارتباط با ساختارها و زمینههای نهادی درک شوند. این تحلیل همچنین توجه دارد به اینکه چرا افراد در یک موقعیت خاص مطابق با هنجارهای مسلط رفتار میکنند، درحالیکه در شرایطی دیگر ممکن است رفتارهایی خلاقانه یا غیرمنتظره از خود بروز دهند.
در عمل، تحلیل کلنگر از طریق مقایسهی سیستماتیک میان خُردهسامانهها عمل میکند. مثلاً وضعیت کیفیت مسکن در چند محله مختلف بررسی میشود و رابطهی آن با هزینههای عمومی، موقعیت اجتماعی ساکنان یا سیاستهای شهری تحلیل میگردد. این مقایسهها، با شناسایی مضامین و متغیرهای مشترک و خاص، به شکلگیری نوعی الگوی پیوندی منجر میشود که در آن روابط علی میان عناصر مختلف شناسایی میشوند. این الگو هم الگوهای کلی را مشخص میکند و هم موارد استثنایی را برجسته میسازد؛ مواردی که میتوانند برای طراحی سیاستهای نوآورانه و حساس به زمینه بسیار ارزشمند باشند.
۱۴۰۴/۰۵/۱۵
برگرفته از: